کیانا عشق مامان وباباکیانا عشق مامان وبابا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 9 روز سن داره

لحظه های کودکی

حس شیرین مادر شدن

1393/2/5 10:47
نویسنده : مامانی
220 بازدید
اشتراک گذاری

نمی دونم از کجا شروع کنم از روزهایی که تو نبودی یا از بودنت که هر دو شون پر از خاطره است از روزهایی بگم که از صبح تا شب ۷تا بی بی چک می ذاشتم که ببینم وجود داری یا از اولین ازمایشی که ۲روز زودتر از موعد دادم وجرقه امید تو دلم روشن شد یا از اولین سونویی که دادمو چیزی نشون نداد و یه هفته تمام گریه و دعا که تو باشی و وقتی هفته بعد دقیقا۱۵اسفند بودنت قطعی شد وای که چه خوشحال شدیم من و بابایت وچقدر خدا رو شکر کردیم واسه حضور تو واسه اینکه خدا ما رو قابل دونست. یا از اون اولین عیدی که گوشه دلم بودی ومن وتو چه غریبانه تنهایی سال وتحویل کردیم واسه اینکه عموت تصادف کرده بود و بابایی پیشش بود یا از روزایی که من مریض شده بودم وواسه سلامتی خودم نه واسه سلامتی عشقم چند روز سروم وامپول صبح وشب می زدم تا تو راحت باشی یا از اولین تکون خوردنت بگم که مثل یه ماهی لیز میخوردی این ور واونور وای که چه حس زیباییه  یا از اولین بار که فهمیدم فرشته کوچیک ما یه دختر نازه ویا از اولین باری که صدای قلبتو شنیدم وچه اروم اشک ریختمو دعا کردم واسه همه اونایی که منتظرن این حس وتجربه کنن ویا اون روز که تو مانیتور دکتر چه جوری تند تند حرکت می کردی یا از تمام کمر درد وشکم دردو پا دردو دندون درد های شدیدی که داشتمو همه همه اینا رو فقط وفقط بخاطر حضور گرمت تحمل کردم وچه شیرینه حس زیبای مادر شدن ..................

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

تارا
11 آذر 93 12:53
این آدرس جدید وبم هست abroaftabeman.persianblog.ir