از همه جا
سلام عسل مامان 18 ماهگیت مبارک دیگه واقعا خانم شدی قربونتواکسن 18 ماهگیتو زدی و تموم شد تا 6سالگی اخیششششششششششششانقده شیطون شدی که حد نداره تازه پدر جون برات یه تاب خریده که دایی سعید تو حیاط به یه درخت وصل کرده حالا که سوارش میشی مگه ول می کنی میگی اب اب ابازی اب اب ابازیخلاصه هیشکی جرات نمیکنه تو رو سوار اون تاب بکنه چون ول کن نیستی هههههه من که هنوز از کنارش رد هم نشدم
خیلی از کلماتو میگی کامل از یک تا 5 هم میشموری خیلی قشنگ وای یه چیزی انقده خوشگل میرقصی دستاتو می پیچونی اوف که خوردنی میشی اساسی
مامانی رها مریض شده وبیمارستانهخدا کنه زودی خوب بشه دیروز هم واسه تو هم واسه رها عروسک باربی گرفتم قبل اینکه برم بیمارستان پیشش زنگ زدم بهش گفتم رها نی نیت بدنیا اومد انقده گریه کرد به مامانش گفت دیگه منو دوست نداره تازه باربیشو کادو کردمو روش نوشتم قدم نو رسیده مبارک هههههههههههههههه ولی وقتی رفتم ملاقات خواب بود دلم نیومد اذیتش کنم جلدشو پاره کردم خلاصه که همه شما شیطونین الهی زود خوب بشه ودوباره شیطونی کنه امین
الان شما خوابیدین بابایی تهرانه وما طبق معمول خونه مادرجون فردا هم کلی مهمان دارم و هیچ کاری نکردم
راستی دوتا مادربزرگهای منم اینجان مادر جون ناهار یه فسنجون خوشمزه با گوشت غاز درستید دستش درد نکنه